Depend |
وابسته بودن ، مربوط بودن ، منوط بودن. |
Depend |
وابسته بودن ، موكول بودن ، توكل كردن. |
Dependability |
قابليت اعتماد، توكل پذيري. |
Dependability |
قابليت اعتماد و اطمينان. |
Dependable |
(trustworthy=) قابل اطمينان ، مورد اعتماد. |
Dependable |
قابل اعتماد، توكل پذير. |
Dependance |
بستگي ، وابستگي ، موكول (بودن)، عدم استقلا ل. |
Dependence |
بستگي ، وابستگي ، موكول (بودن)، عدم استقلا ل. |
Dependence |
وابستگي ، توكل ، تبعيت. |
Dependency |
وابستگي ، تبعيت. |
Dependency |
بستگي ، نيازمندي ، تعلق ، كشور غير مستقل. |
Dependent |
وابسته ، متعلق ، مربوط، محتاج. |
Dependent |
وابسته ، موكول ، تابع ، نامستقل. |
depending |
وابسته |
depends |
بستگي دارد |