پركردن ، چپاندن ، خودرا براي امتحان اماده كردن ، باشتاب ياد گرفتن.
چنگه ، چنگوك ، گرفتگي عضلا ت ، انقباض ماهيچه در اثر كار زياد، دردشكم ، محدودكننده ، حصار، سيخدار كردن ، محدود كردن ، درقيد گذاشتن ، جاتنگ كردن.
(crampoon=) چنگك ، قلا ب.
(crampon=) چنگك ، قلا ب.
قراردادن
گرفتگي عضلات
شلوغ - انباشته - تنگ - چپانده
گرفتگي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains