Farsi Dictionary

Craft

پيشه ، هنر، صنعت ، مهارت ، نيرنگ.

Craftsman

هنرمند، نويسنده ، هنرپيشه ، صنعت گر.

Crafty

حيله گر، بامهارت.

crafts

صنايع دستي

Keyword

Criteria