Farsi Dictionary

Convolute

بهم پيچيده ، حلقوي ، پيچ وتاب خوردن ، حلقه حلقه كردن.

Convoluted

بهم پيچيده ، بهم تابيده ، حلقوي ، پيچاپيچ.

Keyword

Criteria