Farsi Dictionary

Convey

رساندن ، بردن ، حمل كردن ، نقل كردن.

Conveyance

حمل ، واگذاري ، انتقال ، سند انتقال ، وسيله نقليه.

Conveyancing

قباله نويسي ، انقال ، مديريت از روي مهارت.

Conveyer

(conveyor) ناقل ، حامل.

Conveyor

(conveyer) ناقل ، حامل.

conveying

انتقال

conveyor belt

تسمه نقاله

Keyword

Criteria