Farsi Dictionary

Convect

انتقال يافتن (ميكرب وغيره)، هدايت كردن.

Convection

انتقال گرما (درمايع)، انتقال برق ، ارزش حرارتي ، همبرداري.

Convector

جسم انتقال دهنده گرما (مايع يا گاز وغيره).

Convective

همرفتي - انتقال حرارت يا جريان

Keyword

Criteria