Farsi Dictionary

Contain

محتوي بودن ، دارا بودن ، دربرداشتن ، شامل بودن ، خودداري كردن ، بازداشتن.

Container

ظرف ، محتوي ، كانتنينر.

Containment

كف نفس ، محدود نگاهداشتن.

contain in

شامل

contained

موجود

containing

حاوي

contains

شامل

Keyword

Criteria