Farsi Dictionary

Complex

پيچيده ، مختلط.

Complex

(.n) مجتمع ، گروهه ، مجموعه ، عقده (oghdeh)، اچار، هم تافت ، (.adj): پيچيده ، مركب از چند جزء ، بغرنج ، هم تافت.

Complex fraction

(ر.) مخرج مشترك ، برخه مشترك.

Complex number

(ر.) عدد مركب.

Complex number

عدد مختلط.

Complexion

رنگ زدن ، رنگ چهره ، رنگ ، بشره ، چرده.

Complexioned

(complected=) لغت <رو> مثل سياه رو يا سبزه رو.

Complexity

پيچيدگي.

Keyword

Criteria