چسبيدن ، رابطه خويشي داشتن.
چسبيدگي ، ارتباط (مطالب)، وابستگي.
چسبيده ، مربوط، داراي ارتباط يا نتيجه منطقي.
منسجم.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains