Farsi Dictionary

Club

(.n&.adj): چماق ، گرز، (درورق) خال گشنيز، خاج ، باشگاه ، انجمن ، كانون ، مجمع(vi&.vti):چماق زدن ، تشكيل باشگاه يا انجمن دادن.

Club car

(car lounge=) واگن راه اهني كه داراي ميز ناهارخوري باشد.

Club chair

صندلي دسته دار بزرگ.

Club steak

قسمتي از گوشت ران گاو، گوشت گاو بريان شده.

Clubfoot

(طب) پاي كوتاه وكج بطور مادرزادي ، كجي ، پيچيدگي ، كج پا، پاچنبري.

Clubhouse

محل باشگاه وانجمن ، پانسيون عزبها.

clubs

باشگاه

Keyword

Criteria