Farsi Dictionary

Closed

محصور، مسدود، محرمانه ، بسته ، ممنوع الورود.

Closed

بسته ، مسدود.

Closed circuit

تصوير تلويزيوني كه علا ءم ان بوسيله سيم به چندگيرنده منتقل ميشود، تلويزيون مداربسته.

Closed loop

حلقه بسته.

Closed loop gain

بهره تقويت درطبقه بسته.

Closed shop

سيستم بسته ، با كاركرد انحصاري.

Closed shop

موسسه كارشناسي.

Closed subroutine

زيرروال بسته.

closed-minded

تعصبي - فکربسته - کور فکر

Keyword

Criteria