محصور، مسدود، محرمانه ، بسته ، ممنوع الورود.
بسته ، مسدود.
تصوير تلويزيوني كه علا ءم ان بوسيله سيم به چندگيرنده منتقل ميشود، تلويزيون مداربسته.
حلقه بسته.
بهره تقويت درطبقه بسته.
سيستم بسته ، با كاركرد انحصاري.
موسسه كارشناسي.
زيرروال بسته.
تعصبي - فکربسته - کور فکر
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains