Farsi Dictionary

Clip

برش ، موزني ، پشم چيني ، شانه فشنگ ، گيره كاغذ، گيره ياپنس ، چيدن ، بغل گرفتن ، محكم گرفتن.

Clip

كوتاه كردن ، گيره كاغذ.

Clipboard

تخته كوچكي كه گيره اي براي نگاه داشتن كاغذ دارد، تخته رسم گيره دار.

Clipper

اسب يا كشتي تندرو، طياره تندرو، بادپا، (درجمع) ماشين موزني ، قيچي باغباني.

Clipping

چيدن ، تكه چيده شده ، عمل كوتاه كردن (مثل مو)، اختصار(مخصوصا از اخر)، (درجمع) اخبارقيچي شده از روزنامه.

Clipping circuit

مداركوتاه كننده.

clips

کليپ ها

Keyword

Criteria