Farsi Dictionary

Circle

دايره ، محيط دايره ، محفل ، حوزه ، قلمرو، دورزدن ، مدور ساختن ، دور(چيزي را)گرفتن ، احاطه كردن.

Circler

دوار، عضو محفل.

Circlet

دايره كوچك ، حلقه زرياگوهر، انگشتري ، تشكيل دايره كوچك دادن ، دايره وارحركت كردن.

Keyword

Criteria