بوسيله اسباب گردنده (مثل چرخ) جلو رفتن ، بافعاليت فكري چيزي بوجود اوردن ، كره سازي ، داءما وشديدا چيزي را تكان دادن وبهم زدن.
همزدن دايم و شديد - کره سازي
کره گيري - کره سازي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains