رءيس ، سر، پيشرو، قاءد، سالا ر، فرمانده ، عمده ، مهم.
(ز.ع.) رءيس دادگاه ، قاضي اعظم ، قاضي القضات.
رءيس ستاد.
رءيس دولت.
(ن.د.) ناوبان دوم.
(نظ.) استوار يكم.
مخصوصا، بطور عمده.
سالا ر، سردسته ، رءيس قبيله.
مهندس ارشد
مدير اجرايي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains