Farsi Dictionary

Catalog

كاتالوگ ، فهرست ، كتاب فهرست ، فهرست كردن.

Catalog

فهرست به فهرست بردن.

Cataloger

متصدي كاتالوگ ، ثبات ، فهرست نگار.

Catalogue

كاتالوگ ، فهرست ، كتاب فهرست ، فهرست كردن.

Cataloguer

متصدي كاتالوگ ، ثبات ، فهرست نگار.

Keyword

Criteria