Farsi Dictionary

Canto

سرود، بند(شعر)، قسمت ، فصل (كتاب).

Canton

زاويه ، بخش ، بلوك (بويژه در سويس)، به بخش تقسيم كردن (غالبا با out).

Cantonese

(cantonese.pl) اهل كانتن (درچين)، لهجه كانتوني.

Cantonment

اردوگاه.

Cantor

اواز خوان مذهبي.

Keyword

Criteria