Farsi Dictionary

Business

سوداگري ، حرفه ، دادوستد، كاسبي ، بنگاه ، موضوع ، تجارت

Business

تجارت ، كار و كسب.

Business data processing

داده پردازي تجاري.

Businesslike

مرتب ، منظم ، داراي صورت كار عملي.

Businessman

تاجر، بازرگان.

business development

توسعه کسب و کار

business law

قانون کسب و کار

business partner

شريک تجاري

business plan

طرح کسب و کار

business sector

بخش کسب و کار

Keyword

Criteria