قطع كردن ، تركيدن ، ازهم پاشيدن ، شكفتن ، منفجر كردن ، انفجار، شيوع.
قطاري ، پشت سر هم.
خطاي قطاري.
سرعت پشت سر هم.
ترکيدن
انفجار
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains