Farsi Dictionary

Budge

تكان جزءي خوردن ، تكان دادن ، جم خوردن.

Budgerigar

مرغ عشق.

Budget

بودجه (فرانسه)، حساب درامد وخرج.

Budget

بودجه.

Budgetary

مربوط به بودجه.

Budgetary control

كنترل بودجه اي.

Budgeteer

تهيه كننده بودجه.

Budgeter

تهيه كننده بودجه.

Keyword

Criteria