سينه ، پستان ، اغوش ، (مج.) افكار، وجدان ، نوك پستان ، هرچيزي شبيه پستان ، سينه بسينه شدن ، برابر، باسينه دفاع كردن.
زره سينه ، سينه بند اسب.
شناي پروانه.
استحكام ياسنگر موقتي ، نرده بندي عرشه جلو كشتي.
بلندکردن سينه - بالابردن سينه
سينه
شير
تغذيه با شير مادر
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains