استخوان ، استخوان بندي ، گرفتن يا برداشتن ، خواستن ، درخواست كردن ، تقاضاكردن.
ادم كله خر، ادم احمق وكودن.
كهنه فروش.
اشتباه مضحك.
شكسته بند.
استخواني ، استخوان دار.
استخوان
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains