(.adj): كور، نابينا، تاريك ، ناپيدا، غير خوانايي ، بي بصيرت ، (.vt &.vi): كوركردن ، خيره كردن ، درز يا راه(چيزي را) گرفتن ، (مج.) اغفال كردن ، (.n &.adv): چشم بند، پناه ، سنگر، مخفي گاه ، هرچيزي كه مانع عبور نور شود، پرده ، در پوش.
قرار ملا قات ميان زن ومردي كه همديگر را نمي شناسند.
چشم بستن ، كوركردن ، با چشم بسته.
نقطه كور (درشبكيه چشم)، نقطه ضعف.
چشم بند اسب.
كوكورانه ، مانند كورها.
كوري ، بي بصيرتي.
چشم بسته
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains