وابسته بعلم حيات يا زندگي شناسي ، زيست شناسي ، معرفت الحيات ، بدست امده از زيست شناسي عملي ، ماده دارويي وحياتي.
زيستي.
اساس بيولوژيکي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains