تمايل بيك طرف ، طرفداري ، تعصب ، بيك طرف متمايل كردن ، تحت تاثير قراردادن ، تبعيض كردن.
پيشقدر.
اعوجاج پيشقدري.
پيشقدر دار.
تعصبات
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains