Farsi Dictionary

Beef

(beeves&beefs.pl) گوشت گاو، پرواري كردن و ذبح كردن ، شكوه وشكايت كردن ، تقويت كردن.

Beef brained

كودن ، كند ذهن.

Beef cattle

گله گاو كه براي تامين گوشت پرورش مييابد، گاو پرواري.

Beef cuts

قطعات مختلف گوشت لا شه ء گاو.

Beefeater

نگهبان برج لندن ، نگهبانان هانري هفتم.

Beefsteak

بيفتك گاو، گوشت ران گاو.

Beefy

گوشت الو، چاق ، فربه.

Keyword

Criteria