Farsi Dictionary

Bastard

حرامزاده ، جازده.

Bastardization

حرامزادگي ، پستي ، بدل سازي ، حرامزاده كردن.

Bastardize

حرامزاده خواندن ، فاسدكردن ، پست شدن.

Bastardly

حرامزاده ، خبيث.

Bastardy

حرامزادگي.

Keyword

Criteria