Farsi Dictionary

Avail

سودمند بودن ، بدرد خوردن ، داراي ارزش بودن ، در دسترس واقع شدن ، فايده بخشيدن ، سود، فايده ، استفاده ، كمك ، ارزش.

Availability

قابليت استفاده ، چيز مفيد و سودمند، شخص مفيد، دسترسي ، فراهمي.

Available

دردسترس ، فراهم ، قابل استفاده ، سودمند، موجود.

Available

دسترس پذير.

Availablity

دسترس پذيري.

available by

در دسترس

Keyword

Criteria