Farsi Dictionary

Author

(.n) :منصف ، مولف ، نويسنده ، موسس ، باني ، باعث ، خالق ،نيا، (.vt) :نويسندگي كردن ، تاليف و تصنيف كردن ، باعث شدن.

Authoress

نويسنده زن.

Authoritarian

طرفدار تمركز قدرت در دست يكنفر يا يك هيلت ، طرفدار استبداد.

Authoritarianism

فلسفه ء تمركز قدرت يا استبداد.

Authoritative

امر، مقتدر، توانا، معتبر.

Authority

قدرت ، توانايي ، اختيار، اجازه ، اعتبار، نفوذ، مدرك يا ماخذي از كتاب معتبريا سندي ، نويسنده ء معتبر، منبع صحيح و موثق ، (در جمع) اولياء امور.

Authorization

اجازه ، اختيار.

Authorize

اجازه دادن ، اختيار دادن ، تصويب كردن.

Authorship

تاليف و تصنيف ، نويسندگي ، احداث ، ايجاد، ابداع ، ابتكار، اصل ، اغاز.

authorise

اجازه

authorities

مقامات

authorized

مجاز

authorizes

اجازه

authors

نويسندگان

Keyword

Criteria