Attach |
بستن ، پيوستن ، پيوست كردن ، ضميمه كردن ، چسباندن ، نسبت دادن ، گذاشتن ، (حق.) ضبط كردن ، توقيف شدن ، دلبسته شدن. |
Attach |
الصاق كردن. |
Attachable |
قابل بهم پيوستن يا ضميمه كردن. |
Attache |
وابسته. |
Attache case |
چمدان يا جامه دان مخصوص حمل اسناد. |
Attached |
پيوسته ، ضميمه ، دلبسته ، علا قمند، وابسته ، مربوط، متعلق. |
Attachment |
وابستگي ، تعلق ، ضميمه ، دنبال ، ضبط، حكم ، دلبستگي. |
Attachment |
الصاق. |