Farsi Dictionary

Assert

دفاع كردن از، حمايت كردن ، ازاد كردن ، اظهار قطعي كردن ، ادعا كردن ، اثبات كردن.

Assert

ادعا كردن.

Assert oneself

حقوق و امتيازات خود را بزور بديگران قبولا ندن.

Assertion

تاكيد، اثبات ، تاييد ادعا، اظهارنامه ، اعلا ميه ، بيانيه ، اگهي ، اخبار، اعلا ن.

Assertion

ادعا.

Assertive

اظهار كننده ، ادعا كننده ، مدعي.

asserted

اظهار

Asserting

دفاع

assertively

پافشاري

Keyword

Criteria