تعيين كردن ، برقرار كردن ، منصوب كردن ، گماشتن ، واداشتن.
(شخص) گماشته ، منصوب.
انتخابي ، انتصابي.
تعيين ، انتصاب ، قرار ملا قات ، وعده ملا قات ، كار، منصب ، گماشت.
منصوب
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains