Farsi Dictionary

Ape

ميمون ، بوزينه.

Apeak

(د.ن.) راست ، (بطور) عمودي ، قاءم ، بحالت عمودي.

Apelike

ميمون مانند.

Apercu

(apercus.pl) خلا صه ، مختصر، موجز.

Aperient

(طب) ملين ، مسهل ، داروي ملين.

Aperiodic

نامنظم ، غيرمداوم ، غير نوساني.

Aperiodic

نادوره اي.

Aperitif

نوشابه ء الكلي كه بعنوان محرك اشتها قبل از غذا مي نوشند.

Aperture

دهانه يا سوراخ ، روزنه ، گشادگي.

Aperture

روزنه.

Apetalous

(گ.ش.) بي گلبرگ.

Apex

(apices & apexes.pl) نوك ، سر، راس زاويه ، تارك.

Apex

اوج ، نوك.

apes

ميمون

Keyword

Criteria