Farsi Dictionary

Alum

زاج ، زاج سفيد، زاغ.

Aluminiferous

الومينيوم دار، زاج دار.

Aluminium

(aluminum=) فلز الومينيوم ، الومينيوم بنام اختصاري (Al).

Aluminize

زاجي كردن ، روكش بااب الومينيوم دادن.

Aluminous

داراي زاج ، مربوط به الومينيوم.

Aluminum

(aluminium=) فلز الومينيوم ، الومينيوم بنام اختصاري (Al).

Alumnus

(alummni.pl) فارغ التحصيل ، دانش اموخته.

alumni

فارغ التحصيلان

Keyword

Criteria