Farsi Dictionary

All

(.n &.adv &.adj) :همه ، تمام ، كليه ، جميع ، هرگونه ، همگي ، همه چيز، داروندار، يكسره ، تماما، بسيار، (.pref) :بمعني (غير) و (ديگر).

All around

كاملا ، جامع ، سرتاسري.

All but

تقريبا، قريبا، بنزديكي.

All clear

علا مت رفع خطر، سوت رفع خطر هوايي.

All folls day

روز اول اوريل ، روز دروغ و شوخي مثل روز سيزدهم نوروز.

All fours

چهارپا، چهار دست و پا.

All hail

سلا م ، ياالله.

All out

بامنتهاي كوشش ، بمقدار زياد، فراوان ، باشدت تمام.

All over

درهرقسمت ، بطور سراسري ، تمام شده.

All puppose

همه منظوره.

All right

(د.گ.) صحيح ، بسيار خوب ، بي عيب ، حتمي.

All round

دورتا دور، سرتاسر، كاملا ، شامل هر چيز يا هركس.

All saints day

روز كليه ء مقدسين مسيحي ، روز اول نوامبر.

All souls day

روزاستغاثه براي ارواح ، روز دوم نوامبر.

All told

روي هم رفته.

Allay

ارام كردن ، از شدت چيزي كاستن.

Allegation

اظهار، ادعا، بهانه ، تاييد.

Allege

اقامه كردن ، دليل اوردن ، اراءه دادن.

Alleged

بقول معروف ، بنابگفته ء بعضي ، منتسب به.

Allegiance

تابعيت ، تبعيت ، وفاداري ، بيعت.

Allegiant

وفادار، صادق ، هم پيمان.

Allegorical

مجازي ، رمزي ، كنايه اي ، تمثيلي.

Allegorist

تمثيل نويس.

Allegorization

تمثيل نويسي.

Allegorize

بمثل دراوردن ، مثل گفتن ، مثل زدن ، تمثيل نوشتن.

Allegory

تمثيل ، حكايت ، كنايه ، نشانه ، علا مت.

Allegro

باروح ، نشاط انگيز، تند و باروح.

Alleluia

حمد خدا را، سبحان الله.

Allergen

ماده اي كه باعث حساسيت ميشود.

Allergy

حساسيت نسبت بچيزي.

Alleviate

سبك كردن ، ارام كردن ، كم كردن.

Alleviation

تسكين ، تخفيف ، فرونشست.

Alley

كوچه ، خيابان كوچك.

Alley way

كوچه تاريك.

Allheal

داروي هر درد، دواي عام ، سنبل الطيب.

Alliaceous

(گ.ش.) سيري ، پيازي ، بشكل سير يا پياز.

Alliance

پيوستگي ، اتحاد، وصلت ، پيمان بين دول.

Allied

پيوسته ، متحد.

Alligator

نهنگ ، تمساح ، ساخته شده از پوست تمساح.

Alliterate

چند كلمه ء نزديك بهم را با يك حرف اغاز كردن ، اوردن كلمات با صداي مترادف مثل. The sun was soft when in season summer

Alliteration

اغاز چند كلمه پياپي با يك حرف متشابه الصورت.

Allo

بمعني (غير) و (ديگر).

Allo

مترادف ، مشابه.

Allocate

اختصاص دادن ، معين كردن.

Allocate

تخصيص دادن.

Allocation

تخحيص.

Allocator

تخصيص دهنده.

Allocution

خطابه ، موعظه.

Allogamous

مختلف الجنس و مختلف النوع.

Allometry

اندازه گيري رشد موجودات.

Allomorph

واژگونه ، واج گونه ، صور مختلف زمان فعل ، تصاريف مختلف كلمه يا فعل.

Allonym

نام مستعار، اسم جعلي.

Allopathy

معالجه ء بيماري با اضداد ان.

Allopatric

ناهم بوم ، جداگانه اتفاق افتاده ، بتنهايي وقوع يافته

Allophone

صداي دورگه ، چند صدا.

Allot

تخصيص دادن ، معين كردن.

Allot

سهم دادن.

Allotment

سهم ، جيره ، تسهيم.

Allotment

پخش ، تقسيم ، تخصيص ، سرنوشت ، تقدير.

Allotrope

چند شكل ، جسمي كه مستعد تبديل بچند صورت يا ماده باشد.

Allotropy

(ش.) استعداد تغيير و تبديل (چون استعداد كربن كه به الماس و گرافيت تبديل ميشود)، (حق.) دگروارگي ، چند شكلي.

Allottee

كسيكه چيزي باو اختصاص داده شده ، سهم برده ، سهيم.

Allow

رخصت دادن ، اجازه دادن ، ستودن ، پسنديدن ، تصويب كردن ، روا دانستن ، پذيرفتن ، اعطاء كردن.

Allowable

روا، مجاز، قابل قبول.

Allowable

جايز، مجاز.

Allowance

فوق العاده و هزينه ء سفر، مدد معاش ، جيره دادن ، فوق العاده دادن.

Alloy

بار(در فلزات)، عيار، درجه ، ماخذ، الياژ فلز مركب ، تركيب فلز بافلز گرانبها، (مج.) الودگي ، شاءبه ، عيار زدن ، معتدل كردن.

Allude

اشاره كردن ، اظهار كردن ، مربوط بودن به (با to)، گريز زدن به.

Allure

بطمع انداختن ، تطميع كردن ، شيفتن.

Allurement

تطميع ، اغوا، فريب.

Allusion

گريز، اشاره ، كنايه ، اغفال.

Alluvial

ابرفتي ، رسوبي ، ته نشيني ، مربوط به رسوب و ته نشين.

Alluvium

(alluvia-alluviums.pl) ته نشين ، رسوب ، ابرفت.

Ally

پيوستن ، متحد كردن ، هم پيمان ، دوست ، معين.

all acrylic

تمام اکريليک

all day long

در تمام طول روز

all people

همه مردم

all the best

همه بهترينها

allegations

اتهامات

allegedly

گفته - بقول معروف

alleging

ادعا

allergic

حساسيت

allergology

آلرژي

alleyway

کوچه و خيابان

allies

متحدان

allocated

اختصاص داده است

allocating

تخصيص

allocations

تخصيص

allotted

اختصاص داده شده

allotted 

اختصاص داده شده

allowed

اجازه داشتن - اجازه

allows

اجازه ميدهد

allspice

فلفل فرنگي شيرين

alluding 

اشاره

alluring

جذب مي کند

Keyword

Criteria