Farsi Dictionary

Alien

بيگانه ، خارجي ، (مج.) مخالف ، مغاير، ناسازگار، غريبه بودن ، ناسازگار بودن.

Alienability

قابليت نقل وانتقال مالكيت ، بيگانه سازي.

Alienable

قابل انتقال ، قابل فروش ، انتقالي.

Alienage

بيگانگي.

Alienate

انتقال دادن ، بيگانه كردن ، منحرف كردن.

Alienation

انتقال مالكيت ، بيگانگي ، بيزاري.

Alienee

خريدار، گيرنده مال مورد انتقال.

Alienism

بيگانگي ، غرابت.

Alienor

واگذار كننده ، انتقال دهنده.

alienated

بيگانه

aliens

بيگانگان

Keyword

Criteria