Farsi Dictionary

Adopt

قبول كردن ، اتخاذ كردن ، اقتباس كردن ، تعميد دادن ، نام گذاردن (هنگام تعميد)، در ميان خود پذيرفتن ، به فرزندي پذيرفتن.

Adoption

مربوط به قضيه پسر خواندگي عيسي(نسبت به خدا)، اختيار، اتخاذ، قبول ، اقتباس ، استعمال لغت بيگانه بدون تغيير شكل ان ، (حق.) قبول به فرزندي ، فرزند خواندگي.

Adoptionist

معتقد به فرزند خواندگي عيسي.

Adoptive

انتخابي ، اقتباسي.

adopted

به فرزندي قبول کردن - قبول کردن - جذب کردن

Keyword

Criteria