Farsi Dictionary

Adjourn

بوقت ديگر موكول كردن ، خاتمه يافتن(جلسه)، موكول بروز ديگر شدن.

Adjournment

تعطيل موقتي ، برخاست ، تعويض ، احاله بوقت ديگر.

adjourned

موکول

Keyword

Criteria