بوقت ديگر موكول كردن ، خاتمه يافتن(جلسه)، موكول بروز ديگر شدن.
تعطيل موقتي ، برخاست ، تعويض ، احاله بوقت ديگر.
موکول
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains