(حق.) تبرءه كردن ، روسفيد كردن ، برطرف كردن ، اداكردن ، از عهده برامدن ، انجام وظيفه كردن ، پرداختن و تصفيه كردن(وام و ادعا)، (حق.)اداي (دين) نمودن ، براءت (ذمه) كردن.
(حق.) تبرءه واريز، براءت ذمه ، رو سفيدي.
مفاصا، براءت ، رهايي ، بخشودگي ، ترك دعوي ، سند ترك دعوي.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains