Farsi Dictionary

Accommodate

همساز، همساز كردن ، جا دادن ، منزل دادن ، وفق دادن با، تطبيق نمودن ، تصفيه كردن ، اصلا ح كردن ، اماده كردن(براي)، پول وام دادن(بكسي).

Keyword

Criteria