Farsi Dictionary

Waver

متزلزل شدن ، فتور پيدا كردن ، دو دل بودن ، ترديد پيدا كردن ، تبصره قانون ، نوسان كردن.

Waverer

متزلزل كننده.

Waveringly

با تزلزل ، با ترديد.

Wavery

متزلزل ، مردد، دو دل.

wavering

مردد - متزلزل

Keyword

Criteria