Farsi Dictionary

Wall

ديوار، جدار، حصار، محصور كردن ، حصار دار كردن ، ديوار كشيدن ، ديواري.

Wall hanging

تزءينات ديواري.

Wall street

مركز بانكها و سرمايه داران نيويورك.

Wallaby

(ج.ش.) كانگوروي متوسط القامه گردن قرمز.

Wallet

كيف پول ، كيف جيبي.

Walleye

(walleyed) چشم مات ، (ج.ش.) انواع مختلف اردك ماهي.

Walleyed

(walleye) چشم مات ، (ج.ش.) انواع مختلف اردك ماهي.

Wallflower

(گ.ش.) شب بوي زرد.

Wallop

(walloper)شلا ق زدن ، سخت زدن (مثل مشت زن).

Walloper

(wallop)شلا ق زدن ، سخت زدن (مثل مشت زن).

Walloping

(د.گ.) بزرگ ، عظيم ، قوي ، داراي صداي ضربت.

Wallow

غلتيدن ، در گل و لا ي غوطه خوردن.

Wallower

تلوتلو خور، غلت خور.

Wallpaper

كاغذ ديواري ، با كاغذ ديواري تزءين كردن.

Wally

(اسكاتلند) عالي ، خوب.

Wallydraigle

سست عنصر، تاثير پذير.

walled

ديواره

wallets

کيف پول

walls

ديوار

Keyword

Criteria