انديشيدن ، فكر كردن ، خيال كردن ، گمان كردن.
(ز.ع.) مقاله خبري اميخته با افكار وتفسيرات نويسنده
فكر كردني ، انديشه پذير، قابل فكر، ممكن.
انديشمند، فكر كننده ، متفكر، فكور.
طرز تفكر.
فکر - تفکر
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains