Farsi Dictionary

Synchronize

همگاه بودن ، همزمان كردن ، از حيث زمان باهم مطابق كردن ، انطباق زماني داشتن.

Synchronized

همگام شده.

Synchronizer

همگام كننده.

Synchronizer

دستگاه همزمان كننده همگاهگر، همزمانساز.

Keyword

Criteria