Farsi Dictionary

Snail

(ج.ش.) حلزون ، ليسك ، نرم تن صدف دار، بشكل مارپيچ جلو رفتن ، وقت تلف كردن ، انسان يا حيوان تنبل وكندرو

Snail paced

كند، داراي قدم هاي كند واهسته ، بطي ء.

Snaillike

حلزون وار.

Keyword

Criteria