Farsi Dictionary

Rifle

دزديدن ، لخت كردن ، تفنگ ، عده تفنگدار.

Riflebird

(ج.ش.) مرغ بهشت.

Riflery

استعمال تفنگ ، تيراندازي ، تفنگداري.

Keyword

Criteria