دوباره گفتن ، تكرار كردن ، دوباره انجام دادن ، دوباره ساختن ، تكرار، تجديد، باز گفتن ، بازگو كردن ، بازگو، باز انجام.
تكرار كردن ، تكرار شدن ، تكرار.
تكراركن ... تااينكه.
تكرارپذيري ، قابليت تكرار.
تكرارپذير، قابل تكرار.
تكرار كردني.
پي در پي ، مكرر.
مكررا.
تكرار كننده.
تكرار كننده ، ساعت زنگي ، بازگو كننده.
اسلحه خودكار.
اعشاري مكرر.
كسر مكرر.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains