Farsi Dictionary

Reap

درو كردن ، جمع اوري كردن ، بدست اوردن.

Reaper

درو گر، ماشين درو.

Reaping hook

چنگك درو.

Reappraisal

ارزيابي تازه.

reaped

درو کردن - جمع آوري کردن

reappeared

دوباره ظاهر شد

Keyword

Criteria