Farsi Dictionary

Position

موقعيت ، وضع ، وضعيت ، موضع ، نهش ، شغل ، مقام يافتن ، سمت ، منصب ، قراردادن ياگرفتن.

Position

موقعيت ، موضع ، مرتبه ، مقام ، جايگاه.

Positional

وابسته به موقعيت يامقام.

Positional macro

درشت دستور مرتبه اي.

Positional notation

نشان گذاري مرتبه اي.

Positioner

قرار دهنده ، مستقر كننده.

Positioning

موقع يابي ، تثبيت موقعيت.

Keyword

Criteria