Farsi Dictionary

Papa

بابا، پاپا، اقاجان ، پاپ ، كشيش ناحيه.

Papacy

مقام پاپي ، سمت پاپي ، قلمرو پاپ.

Papal

پاپي.

Papaw

(pawpaw) (گ.ش.) درخت پاپااو يا درخت نخل امريكاي جنوبي.

Papaya

(گ.ش.) عنبه هندي ، پاپايه ، ميوه عنبه هندي.

Keyword

Criteria